مبانی نظری خرد سازمانی

تعریف خرد سازمانی

به طور کلی یکی از عوامل مؤثری که علاوه بر ایجاد انسجام تیمی و اعتماد بین فردی موجب ایجاد رضایت شغلی درونی در کارکنان می گردد، خرد سازمانی است. خرد توانایی کاربرد صحیح دانش و قضاوت های صحیح پیرامون مسائل مربوط به زندگی و رفتار است (دیویس، ۲۰۱۶).

خرد، نقطه برتر توسعه فردی و ترکیبی از ویژگی های انسانی است که امکان انجام عمل بهتر را ایجاد می کند (لو و استودینگر، ۲۰۱۶ )کریستین، برلی و کسلر(۲۰۰۰) تعریف مختصری از خرد ارائه کردند. آنها خرد را ظرفیت قضاوت و گزینش دانش خاص در یک زمینه خاص و برای یک کار خاص می دانند.

در مقیاس سازمانی، خرد سازمانی ظرفیت عملی کردن مناسب ترین رفتارها در سازمان با توجه به دانسته ها و دغدغه های درست سهامداران مختلفش است (رولی، ۲۰۰۶) بنابراین خرد تأثیر چشمگیری بر موفقیت در سطح مختلف فردی، سازمانی و اجتماعی دارد.

اهمیت خرد سازمانی

امروزه با توجه به چند وجهی بودن خرد سازمانی، همواره از ابعاد مختلف به آن نگریسته شده و هر روز کاربرد و اهمیت آن بیش از پیش روشن می شود. خرد موضوع مشترکی در مدیریت، علم سازمان و اقتصاد به شمار می رود که هم در موضوعات اقتصاد و هم مدیریتی اهمیت ویژه ای برای آن قائل می شوند (اکمکچی، ترامن و اکر، ۲۰۱۴)؛

از طرفی محققان برای توضیح خرد سازمانی، به دو ویژگی مهم انسان و سازمان اشاره می کنند: ویژگی اول اینکه سازمان ها، در محیطی قرار دارند که عدم قطعیت های بسیاری در آن وجود دارد، دوم اینکه به آنها تأکید میشود که دانش و اطلاعات موجود در خود را شناخته و بر اساس آنها، فرایندهای سازمانی خرد را انجام دهند (انتظاری و پاولین، ۲۰۱۴).

پیشینه تجربی خرد سازمانی:

 مروری دقیق و موشکافانه در ادبیات خرد مشخص می سازد که خرد سازمانی نقشی فعال و کلیدی در موفقیت های سازمان ها ایفا نموده است (اکمکچی و همکاران، ۲۰۱۴؛ سولانسکی، ۲۰۱۴).

 لذا اهمیت بهبود و ارتقاء آن برای موفقیت هر سازمانی غیر قابل انکار است خصوصا در سازمان های آموزشی که وظیفه تعلیم و تربیت را بر عهده دارند. خرد سازمانی توانایی آینده نگری و انجام عمل درست را دارد. البته برای دستیابی به خرد سازمانی متناسب با ماهیت منابع سازمان، باید علاوه بر هوش فیزیکی و هوش محاسباتی، از هوش عاطفی و هیجانی، هرش معنوی و تعامل آنها با یکدیگر بهره گرفت (فرهادی، ۱۳۹۳). 

همچنین در ادبیات هوش، خرد نشان دهنده استفاده از دانش ضمنی و ارزش هایی است که با ایجاد تعادل بین منافع درون فردی (منافع شخص)، بین فردی (منافع دیگران) و فرا فردی (منافع شرکت جهت رسیدن به هدف عالی، فرد را یاری می کنند.

از اینرو، افراد از منابع شناختی و عاطفی خود طوری استفاده می کنند تا اجازه تصمیم گیری آگاهانه و متعادل را داشته و خرد و محیط اطرافشان بهره مند شوند. این در حالی است که خود به مسائل بزرگ زندگی که اغلب پیچیده، نامشخص، دشوار و عینی هستند می پردازد (باگوزی، بلچاک و ولبک، ۲۰۱۰).

پیشینه داخلی خرد سازمانی:

هوشمندی و یوسف­زاده (۱۳۹۵) پژوهشی با هدف ارتباط بین سبک تصمیم گیری مدیران و خرد سازمانی )مطالعه ی موردی سازمان امورمالیاتی استان آذربایجان غربی( انجام دادند. این تحقیق به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده و جامعه‌ی آماری آن شامل تمامی پرسنل سازمان امورمالیاتی استان آذربایجان غربی تشکیل داده بود که با استفاده از جدول مورگان ۲۴۰ نفر از این کارمندان بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند.

نحوه جمع‌آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه استاندارد خردمندی آلرت و مقیاس سبک‌های تصمیم گیری اسکات و بروس بود.

برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. ارتباط مثبت و معنادار بین خرد سازمانی و سبک‌های تصمیم گیری مدیران وجود داشت که از طریق نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده‌ها اثبات شد.

ضرایب همبستگی نیز نشان داد که متغیر خرد سازمانی بیشترین تاثیر را بر سبک تصمیم گیری عقلایی داشته و کمترین تاثیر بر سبک تصمیم گیری وابستگی بوده است.
پیشینه خارجی خرد سازمانی

 گوتی، گوین و توماس (۲۰۱۶) پژوهشی را منتشر کردند که خرد سازمانی و عملکرد را همراه با نقش تعدیل کننده‌ی هوش هیجانی بر اساس مدل­سازی تصادفی از داده‌های گزارشات روزانه۱۷ شرکت (با تنش کاری بالا) و در بین ۱۴۹ نفر از مدیران و سرپرستان مورد بررسی قرار داده است.

  گوتی، گوین و توماس نشان دادند که وقتی کارکنان ادراک احساس خشم، ادراک احساس سرخوردگی، ادراک احساس خوشحالی و یا ادراک احساس افتخار (اثرات مقابله­ای هوش هیجانی) در کار را زیر نظر می‌گیرند، به افرادِ با سطوح بالاتری از هوش هیجانی (مبتنی بر توانایی هوش هیجانی) تبدیل می‌شوند.

این نوع مقابله‌ی هیجانی به کمترین مقدار منابع شناختی نیاز دارد و باعث تسهیل عملکرد افراد در انجام وظایف کاری خود می­شود. یافته‌های مدل­سازی تصادفی از داده‌های روزانه گزارشات جمع‌آوری شده، از وجود رابطه بین خرد سازمانی و عملکرد (و نه بالعکس)، وجود رابطه بین هوش هیجانی و عملکرد (و بالعکس) و نقش تعدیل‌کننده هوش هیجانی در رابطه بین خرد سازمانی و عملکرد خبر می­دهد.

 رودریگز، کنها و ریگو (۲۰۱۶) پژوهش خود را با عنوان رابطه‌ی خرد سازمانی و مدیریت دانش، هوش رقابتی و هوش کسب و کار ارائه دادند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه‌ی خرد سازمانی و مولفه­های هوش استراتژیک در ۱۳ شرکت فعال در زمینه فناوری اطلاعات انجام شده است.
جمعیت هدف، کارکنان با نفوذ در تصمیم‌گیری سازمانی از جمله ۵۹۱ شرکت کننده و اندازه نمونه ۲۳۶ نفر برآورد شده بود. یافته های پژوهش نشان داد که هوش عاطفی سازمانی و هوش استراتژیست با ضریب رگرسیون ۰٫۶۷ در مدل تحقیق رابطه معنی­دار داشتند و مدیریت دانش (و ابعاد آن) ۴۳ درصد، هوش رقابتی ۳۲ درصد و هوش تجاری ۳۷ درصد پبش­بین حکمت (خرد) سازمانی بودند.

نقد و بررسی‌ها

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مبانی نظری خرد سازمانی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

  • توضیحات محصول را به خوبی بخوانید و در صورت نیاز به راهنمایی از بخش کاربری و سیستم تیکت استفاده نمایید .
  • تنها راه پشتیبانی محصولات سیستم تیکت می باشد .
  • برای دریافت آخرین نسخه محصولات و دسترسی همیشگی به محصولات خریداری شده حتما در سایت عضو شوید .
  • پرداخت از طریق درگاه بانکی انجام میشود در غیر این صورت با ما تماس بگیرید
  • در صورت نیاز به سفارشی سازی و تغییرات در این محصول ، لطفا از بخش پشتیبانی با ما در ارتباط باشید