تعریف دوسوتوانی
کلمه دوسوتوانی از دو واژه لاتین (آمبی[۱]) به معنای (دوسو دو سمت) و (دکستریتی[۲]) به معنای (چیرگی و مهارت چابکی) تشکیل شده است. در سطح روانشناسی و رفتاری، افرادی که توانایی استفاده از هر دودست خود با مهارت های مساوی را دارا هستند افرادی دوسوتوان نامیده می شوند (مرادی و همکاران، ۱۳۹۴: ۱۴). رابرت دانکن (۱۹۷۶) برای اولین بار از ساختار دوسوتوان به عنوان راهی برای توصیف یک ساختار دوگانه استفاده کرد.
مارچ (۱۹۹۱) یادگیری سازمانی را در قالب یادگیری اکتشافی و بهره بردار مطرح نمود که نقطه شروع پژوهش های زیادی در زمینه یادگیری شد. بیست سال بعد از دانکن، مایکل تاشمن و چارلز اریلی (۱۹۹۶) در مقاله ای به بررسی اینکه چگونه سازمان ها می توانند فرایند تغییر تکاملی و تغییر انقلابی را اداره کنند، تمرکز کردند.
– مفهوم دوسو توانی
دوسوتوانی سازمانی مفهومی جدید در مدیریت و مرتبط با کسب مزیت رقابتی پایدار، بقای سازمانی و عملکرد شرکت است.
توانایی برای استفاده از وضع موجود (بهره برداری) و استفاده از فرصتها برای رشد و بقای در آینده (اکتشاف) دو بال حرکت سازمانها به سمت دوسوتوانی هستند. سازمانهای تکنولوژ محور برای بقا، رشد، افزایش عملکرد، نوآوری و توان رقابت پذیری در محیط پویای امروزی به قابلیت پویای دوسوتوانی سازمانی نیاز دارند.
اهمیت دو سو توانی
امروزه دوسو توانی سازمانی ” به دلیل تنوع آن، به یک موضوع مکرر و پدیده ای نو در پژوهش های سازمانی تبدیل شده است. اهمیت این موضوع با توجه به برخورداری مدیران از قابلیت تفکر استراتژیک در سازمان منعکس می شود چرا که دوسو توانی یک قابیلت مدیریتی است که مدیران سازمان را در بهره برداری از فرصت های موجود و کشف فرصت های جدید توامند می سازد. “بهره برداری” و اکتشاف از جمله عناصر مهم یادگیری سازمانی به شمار می آیند.
یادگیری سازمانی با اهداف رقابتی متضاد در ارتباط است و از طریق نوآوری مستمر و ایجاد دانش جدید سازمان را در دست یابی به مزیت رقابتی تشویق می کند. بر این اساس سازمان ها برای بقا و موفقیت طولانی مدت نیازمند انطباق بین اهداف متضاد هستند (خدادای طهارم، ۱۳۹۳).
– انواع دو سوتوانی نوآوری
هسته اصلی نوآوری، دانش و ایده ای است که خروجی آن محصولات و خدمات جدید است. شرکت ها باید هم این دانش و ایده های جدید را خلق کنند و هم از دانش و ایده های موجود بهره برداری نمایند (کانتارلو و همکاران[۳]، ۲۰۱۲). بهره برداری و اکتشاف، دو مفهوم کلیدی برای توسعه یادگیری سازمانی می باشند که قابلیت های مهمی را در فرآیند نوآوری شرکت ارائه می دهند (گیما[۴]، ۲۰۰۵) (یالکینکایا و همکاران[۵]، ۲۰۰۷).
بهره برداری، قابلیتی است که به واسطه آن، شرکت به توسعه دانش جدید در رابطه با بازارها، محصولات و تواناییهای موجود خود میپردازد و اکتشاف قابلیتی است که سبب ایجاد چالش در عقاید موجود در شرکت شده و دانش جدیدی در رابطه با بازارها، محصولات، فناور یها و مهار تهای جدید در آن ایجاد مینماید (مارچ، ۱۹۹۱). سازمانهایی که این قابلیتها را به طور همزمان داشته باشند، سازمانهای «دو سوتوان» نامیده میشوند
دوسو توانی گردشی
دوسو توانی گردشی در سازمان هایی که در یک دوره طولانی از بهرهبرداری درگیر هستند، وجود دارد. این دوسو توانی نه به وسیله ساختاری، بلکه به وسیله تخصص مدام منابع و توجه به بهره برداری و اکتشاف در سازمان به وجود می آید.
در نتیجه این نوع دوسو توانی مستلزم یک سیستم از گردش زمانی متناوب سازمانها در بین یک دوره بلند مدت از بهرهبرداری و یک دوره کوتاه مدت از اکتشاف است (سودر و همکاران، ۲۰۰۹).
پیگیریها متوالی بهرهبرداری و اکتشاف، یک مکانیزم ترکیب جایگزین را توسعه می دهد که ممکن است با کاهش تعدادی از منابع و محدودیتهای اجرایی یک رویکرد همزمان باشد. فراتر از این تفکیک زمانی، ممکن است تخصیص کارآمد در فعالیتهای اکتشاف و بهرهبرداری،
نوآوری را تسهیل کند بنابراین زمانی که دوسو توانی به طور متوالی در یک واحد مستقل پیگیری می شود، سازمان به صورت دوره ای تأکیدات خود را بین بهره برداری و اکتشاف تغییر میدهد.
این فرآیندها مستلزم تغییرات در ساختار رسمی و رویهها، سبکها، سیستم پاداش و کنترل و تخصیصدهی مجدد منابع است که مستلزم ایجاد مکانیزم هایی برای مدیریت تعارض، حفظ روابط میان فردی موثر و توسعه قوانین جایگزین است (مرادی و همکاران، ۱۳۹۴).
دوسو توانی متقابل
دوسو توانی مقابل (معکوس) مستلزم پیگیری مستمر بهرهبرداری و اکتشاف در سراسر واحدهاست. در حالی
که دوسو توانی تفکیکی مستلزم آمیختن وابستگی متقابل بین واحدهای انجام دهنده بهرهبرداری و اکتشاف است. علاوه براین، بر خلاف دوسو توانی پردشی که مستلزم مدیران ساده است، این نوع از دوسوتوانی نیازمند روابط توصیف شده به وسیله افزایش مستمر اطلاعات، همکاری برای حل مسائل، جریان داشتن منابع و تصمیم گیری مشترک در بین مدیران واحدهای مختلف که مسئول بهرهبرداری و اکتشاف هستند میباشد.
بهترین توصیف برای دوسو توانی تقابلی، یک ترکیب هم افزایی از جریان بهره برداری اکتشاف است که در همه زمان ها و واحد ها در دسترسی باشد (سودر و همکاران، ۲۰۱۱).
دوسو توانی تفکیکی
ریشه دوسو توانی تفکیکی را می توان در نوشته های دانکن (۱۹۷۶) جستجو کرد. وی استدلال می کند که سازمان ها به منظور تضمین موفقیت بلند مدت خود نیاز به نوآوری دارند و باید به ساختارهای دوگانه توجه نمایند.
از این دیدگاه پیگیری دوسو توانی سازمانی نیازمند ایجاد واحدهای مستقل ساختاری است که هر یک دارای راهبرد، ساختار، فرهنگ و سیستم های مشوق است. مفاهیم تفکیک، قسمت بندی ساختاری و یکپارچگی ریشه در ادبیات طراحی سازمانی دارد.
نظریه پردازان سازمانی پیش بینی کردند که دوسو توانی تفکیکی به پدیده همزمان که مستلزم بخش بندی و مطابقت داشتن با بهره برداری و اکتشاف در داخل واحدهای ساختاری متفاوت یا تقسیمات یک سازمان است وابستگی دارد (نیاز آذری، صالحی، خسروآبادی، ۱۳۹۴).
ابعاد دوسوتوانی نوآوری
توافق کلی در ادبیات دوسو توانی این است که سازمانی دوسو توان است که در هر دو بعد؛ بهره برداری از شایستگی های موجود و همچنین کشف شایستگی های جدید توانمند باشد و اینکه رسیدن به دو سو توانی، سازمانی را قادر می سازد تا عملکرد و مزیت رقابتی خود را افزایش دهد. اما هنوز ابهام قابل توجهی در خصوص مفهوم سازی دوسو توانی وجود دارد (کائو، داجلویک و ژانگ، ۲۰۱۱).
زمانی که مارچ در سال ۱۹۹۱ اولین بار مفهوم اکتشاف و بهره برداری را مطرح کرد، معتقد بود که این دو فعالیت باید به عنوان دو انتهای یک پیوستار در نظر گرفته شوند. در این نگرش، تعامل بین اکتشاف و بهرهبرداری غیر قابل اجتناب تصور می شود و دوسو توانی سازمانی این تعامل را به منظور رسیدن به یک تعادل مناسب بین بهره برداری و اکتشاف مدیریت می کند؛ اما گوپتا و همکاران (۲۰۰۶)، بهره برداری و اکتشاف را به عنوان دو فعالیت مستقل در نظر گرفتند.
در این دیدگاه، دوسو توانی بر ظرفیت سازمان در پیگیری همزمان بالاترین سطح بهره برداری و اکتشاف تاکید می کند. بر این اساس، محققان سازه دوسو توانی تک بعدی را به دوبعد بعد تعادلی و بعد ترکیبی تفکیک کردند (رایش و پروبس، ۲۰۱۲).
بعد تعادلی دوسو توانی
بعد تعادلی دوسو توانی با جهت گیری سازمانی به سوی یک تعادل نسبی بین فعالیت های اکتشاف و بهره برداری در ارتباط می باشد. در این رویکرد، قدر مطلق اختلاف اکتشاف و بهره برداری دو فعالیت متناقضی هستند که در استفاده از منابع یکدیگر رقابت می کنند و سازمان را به سوی اهداف متفاوت سوق می دهند.
مارچ (۱۹۹۱) استدلال می کند که رسیدن و دست یابی به یک تعادل مناسب و شایسته برای زنده ماندن سازمان ضروری است. در نتیجه محققان به دنبال ایجاد تعادل بین اکتشاف و بهرهبرداری برای رسیدن به دوسو توانی هستند. مخصوصا سازمان های که دارای منابع داخلی محدودی هستند و یا دسترسی ضعیفی به منابع خارجی دارند، به احتمال بیشتری به تعادل بین فعالیتهای اکتشاف و بهره برداری نیازمند هستند. این تعادل منجر به رسیدن به عملکرد برتر از طریق کنترل ساختار یافته ریسک عملکرد می شود. یکی از نگرانی ها و مشکل اساسی پیش روی سازمان ها، دست یابی به این تعادل است (تاربا و همکاران[۱]، ۲۰۱۳).
هنگامی که یک سازمان بر بهره برداری بیشتر از اکتشاف تاکید داشته باشد، به احتمال بیشتری در معرض خطر منسوخ شدن قرار می گیرد. چنین سازمان هایی اگر چه از موفقیت های کوتاه مدت بهره مند می شوند، اما این موفقیت ها ممکن است در مواجه با تغییرات بازار و تکنولوژی ناپایدار باشند. در مقابل، سازمانی که بر اکتشاف بیشتر از بهره برداری تمرکز می کند، با خطر عدم بازده مناسب فعالیت های جستجو و آزمایش روبرو می شود (کائو، داجلویک و ژانگ، ۲۰۱۱).
– مدل های دو سو توانی
مرادی و همکاران (۱۳۹۴) پس از مطالعهای تطبیقی در سنجش نقش دوسوتوانی سازمانی در عملکرد بنگاههای تولیدی و خدماتی به مدلی دست یافتند که به نقش پیشرفت فناوری تاکید دارد.
کانترلو، مارتینی، نوسلا[۱] (۲۰۱۲) پس از بررسی ساختار سازمانی در جستجوی دانش سازمانی در فرآیند نوآوری به مدل چند سطحی برای انعطاف پذیری سازمانی در فاز جستجو در فرایند نوآوری دست یافتند.
این مدل مشخص کرده عمل متعادل سازی اکتشاف و بهره برداری را می توان با استفاده از یک رویکرد چند
سطحی که سطح عملیاتی و استراتژیک را ادغام می کند، به دست آورد و حفظ کرد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.