سبک های دلبستگی سازگاری زناشویی زوجین روابط موضوعی

سبک دلبستگی:

سبک دلبستگی تجسم درونی فرد ازپیوندهای عاطفی بامراقبان زمان کودکی وی است. سبک دلبستگی فرد در کودکی، الگوی تعامل وی را در بزرگسالی با افراد مهم زندگی اش تعیین می کند. سبک دلبستگی مادر-نوزاد و مدل رابطه رمانتیک فرد در بزرگسالی رابطه وجود دارد (هازن و شیور،۱۹۹۸).

روابط موضوعی:

روابط موضوعی معمولا ًبه معنای روابط شخصی است و «موضوع »اصطلاحی تخصصی است به معنای «آن چه سوژه با آن در ارتباط است.» مباحث مرتبط با روابط موضوعی غالباً به روابط اولیه‌ی کودک و مادر و چگونگی شکل‌گیری دنیای درونی کودک و روابط آتی فرد بزرگسال تحت تاثیر این روابط اولیه، معطوف‌اند( سنت کلر، ۱۹۴۰، ترجمه طهماسب، علی آقایی، ۱۳۹۲).

سازگاری زناشویی:

سازگارى زناشویى شیوه‌اى است که‌ افراد‌ متأهل، به طور فردى با یکدیگر، براى متأهل مـاندن سـازگار مـى‌شوند.

سازگاری زناشویی فرآیندی است که در طی آن هر دو زوج به صورت انفردای و یا با همکاری یکدیگر الگوهای رفتاری‌شان را برای رسیدن به حداکثر رضایت زناشویی در رابطشان، تغییر و اصلاح می‌نمایند (بالی ، دهینگرا و بارو ، ۲۰۱۰).

 تعریف و گستره مفهومی

از عوامل تعیین‌کننده‌ای است که نقش بسیار مهمی در حل اختلافات زناشویی و افزایش رضایت همسران دارد سازش است . سازش به این معنا نیست که همسران همیشه باید آماده کنار گذاشتن خواسته های شخصی خود باشند.

برعکس ، این امر مستلزم تطبیق خواسته های شخصی فرد با خواسته های همسر است (دایمی، ۱۳۹۱). اصطلاح سازش و همسازی عملی است که به وسیله آن افراد با گروه‌ها سازش و همسازی‌ها را می‌پذیرند و به حل تعارض با وجود اختلاف با هم زندگی می‌کنند (گاتمن و گاتمن، ۲۰۱۲).

مبانی نظری ناسازگاری زناشویی

نظریه‌یادگیری اجتماعی

این دیدگاه قلمرو یادگیری را از پیامدهای مستقیم رفتار به تقویت غیرمستقیم انواع مختلف زندگی گسترش داد. علاوه بر این ، نظریه یادگیری اجتماعی به این دیدگاه افزوده است که انتظار می رود افراد به عنوان بخشی از فرایند یادگیری فراگیر باشند.

این گامی بود که به عنوان یک نظریه تیپولوژیک نظریه شناسایی اجتماعی به دلیل تأکید بیشتر بر فرآیندهای فکری و نحوه عملکرد آن در رفتار آشکار تأثیر می‌گذارند که به نظریه اجتماعی– شناختی شهرت یافت شد (سنبلی بیگدلی، ۱۳۹۲).

عوامل مؤثر بر سازگاری زناشویی

۱- تشابه: یکی از مباحث مورد علاقه در ازدواج ، شباهت است. افراد تمایل دارند با یک شخص ازدواج کنند. مسئله دیگر این است که همسران در هنگام مشابه بودن رضایت بیشتری دارند. تحقیقات حاکی از آن است که همسران از نظر نگرش ، ارزش ها ، علایق و سایر صفات مشابه هستند. (پترسون-پست، روادز، استنلی و مارکمن، ۲۰۱۴).

۲- جذابیت جسمانی: مشخص شده است که افراد جذاب صرفاً بر اساس جذابیت آنها به عنوان افرادی شناخته می شوند که دارای خصوصیات قابل قبولی هستند. با این حال ، به ویژه در سنین جوانی ، نمی توان از مسائل بدنی ، زیبایی و جذابیت بدنی چشم پوشی کرد (لوین، باچم و سولومون، ۲۰۱۶).

۳- تحصیلات: در بیشتر موارد ، دیدگاه ها و بینش های فرد تحصیل کرده نسبت به محیط خانواده واقع بینانه تر و منطقی تر است.

اختلاف در سطح تحصیلات بین زن و شوهر درک متقابل بین آنها را کاهش می دهد و این زمینه خوبی برای اختلافات و درگیری های زناشویی است. در نتیجه ، هرچه اختلاف در سطح تحصیلات کمتر باشد ، احتمال تعارض کمتر است (گاتمن، ۲۰۱۱).

۴- عوامل اقتصادی و درآمد: هرچه اختلاف و فاصله بین خانواده زوجین کمتر باشد ، می توان امیدوار بود که در زندگی آینده تنش و اصطکاک کمتری وجود داشته باشد (نوابی نژاد، ۱۳۹۲).

– سبک‌های دلبستگی

 تعریف و گستره مفهومی

با تأخیر در مراقبت و پشتیبانی از کودکان ، علائم اعتراض و عصبانیت با گریه و فریاد ظاهر می شود. علاوه بر عوامل عاطفی ، متغیرهای شناختی در شکل گیری و تداوم دلبستگی نقش دارند. نقش جنبه های شناختی در تکامل دلبستگی با افزایش سن نمود بیشتری پیدا می کند. به گفته بالبی ، کیفیت دلبستگی در طول زمان ثابت است و پیش بینی خوبی برای کیفیت روابط بین فردی (همسالان ، دوستان و روابط دگرجنس گرایانه) است (جانسون و ویفن،۱۳۹۴).

روابط موضوعی

تعریف و گستره مفهومی

نظریات روابط موضوعی را می‌توان پیامد نظریه سائق فروید دانست (فیست و نیست، ۱۳۹۵). از آنجا که در متون مختلف و توسط نظریه‌پردازان متعدد این حوزه، اصطلاح روابط با ابژه، به گونه‌های مختلفی تعریف شده است، تعریف دقیق و جامع آن دشوار است (گرین اسپن،۲۰۱۱)؛ اما در یک تعریف ساده، می‌توان گفت که منظور از روابط با ابژه، روابط بین شخصی است که بر ارتباط میان فرد با «خویشتن» با دیگران یا «ابژه» دلالت دارد (هویت، ۲۰۱۸).

مفاهیم و اصطلاحات روابط موضوعی

اصطلاح «ابژه» واژه تخصصی و ابداع فروید است و به آن چیزی اشاره دارد که نیازی را برآورده می‌سازد. در معنای گسترده تره ابژه به شخص یا شی‌ء با اهمیتی اشاره دارد که هدف احساسات و سائق‌های یک فرد قرار می‌گیرد.

در واژگان فرویدی، ابژه، سائق، یک شخص، بخشی از یک شخص، یا چیزی است که هدف از طریق آن ارضا می‌شود. فروید نخستین بار در بحث از سائق‌های غریزی و در زمینه روابط اولیه مادر – کودک از اصطلاح ابژه استفاده کرد (سنت کلر، ۱۳۹۵).

سیرهینلیاقلو، سیرهینلیاقلو و کینداپ تیپ (۲۰۱۸) در مطالعه خود نقش میانجیگری دینداری در رابطه بین دلبستگی و کیفیت ازدواج را مورد بررسی قرار دادند. این تجزیه و تحلیل نشان داد که کیفیت زناشویی مردان بالاتر از زنان و دینداری و دلبستگی مضطرب زنان بالاتر از مردان است.

با کاهش دلبستگی اضطراب ، دینداری زنان نیز افزایش می یابد. به این ترتیب کیفیت زناشویی آنها افزایش یافته است. با کاهش دلبستگی های اجتنابی و افزایش کیفیت زناشویی ، دینداری مردان افزایش می یابد. دلبستگی زنان و مردان بیانگر کیفیت زندگی زناشویی به طور مستقیم و از طریق دینداری است.