مزیت رقابتی چیست ؟
مزیت رقابتی این نوآوری و ایده در سال ۱۹۸۴ توسط دی ارائه شد مزیت رقابتی انواع مختلف دارد انواع راهبردهای را که توانایی نگهداری مزیت رقابتی را داشتند توسط وی عنوان شد .
مزیت رقابتی پایدار که توسط پورتر ارائه شد استراتژی مزیت رقابتی را به مفهوم کمترین هزینه و بیشترین تمایز به سبب دستیابی به مزیت رقابتی پایدار عنوان کرد.
بارانی در سال ۱۹۹۱ تعریف بهتر و رسمی تری از مزیت رقابتی پایدار ارائه نمود از نظر وی شرکتی دارای مزیت رقابتی است که با استراتژی آن رقابای فعلی و آتی نتوانند آن را پیاده سازی و اجرا کند و حتی قادر به کپی برداری از منابع استراتژی نباشد( رستگار و همکاران ۱۳۹۴ : ۶۸)
از مفاهیم اساسی در در کسب و کار در کسب و کار جهانی و بینالمللی مزیت رقابتی است که جایگاه رقابتی سازمان را تعیین می کند و سازمان را در ایجاد موقعیت تدافعی مقابل رقبا را توانمند کند .
زمانی که سازمان به مزیت رقابتی دست پیدا میکند ارزش مشتری مداری را نسبت به سایر سازمانها حفظ کرده و آن را توسعه میدهد.
انواع مزیت های رقابتی مزیت هزینه به طوری که سازمانها و شرکتها خدمات و تولیدات آن را با هزینه پایین ارائه میکنند که در ارتباط با کاهش هزینههای تولید توزیع بسته بندی و غیره است که مشتریان تفاوت ویژهای را در تولیدات نسبت به رقبا بر می شمارند.
مزیت رقابتی میزان ادراکات و ارزش گذاری مشتریان نسبت به هزینه های پایین و تمایز محصول است که با خلاقیت و نوآوری و پاسخگویی شایسته و سریع به مشتریان و برآورده کردن انتظارات آنها به وجود میآید.
در واقع مزیت رقابتی ارزش گذاری مشتریان است نسبت به هزینه ها و تمایز محصولات نسبت به رقبای بازار (رضایی دولت¬آبادی،۱۳۹۰: ۱۱).
بررسی روند تغییر و تحولات ساختارهای سازمانی نشان می¬دهد که گونه¬های ساختاری متناسب با شرایط و تقاضاهای خارجی و داخلی تکامل یافته¬اند.
تغییر گرایش سازمان ها از ساختارهای وظیفه گرا به فرایندگرا، برای انطباق با شرایط جدیدی است که در اقتصادهای دانش¬محور بر محیط سازمان¬ها حاکم شده است.
به مجرد ورود به اقتصاد دانش¬محور، تقاضاهای جدیدی در زمینه اشکال ساختاری به وجود می¬آید. این چالش¬های جدید موجب اهمیت مزیت رقابتی مبتنی¬بر توانمندی برای سازمان¬ها می¬شود.
مزیت رقابتی، تمایز در ویژگی¬ها یا ابعاد هر شرکتی است که آن را قادر به ارائه خدمات بهتر از رقبا به مشتریان می¬کند. براساس تعریفی دیگر، مزیت رقابتی، ارزشی است که سازمان به مشتریان خود عرضه می¬کنند. به نحوی که در آن مقطع زمانی این ارزش توسط رقبای بالقوه و بالفعل عرضه نمی¬شود. از منظر دیگر چنین می¬توان گفت که در مورد مزیت رقابتی، سه دیدگاه متفاوت ارائه شده است
که عبارتند از: الف) دیدگاه محیطی، ب) دیدگاه عوامل درون-سازمانی، ج) دیدگاه هوشمندی رقابتی.

دیدگاه محیطی، عناصر محیطی را عوامل مسلط و تعیین کننده مزیت رقابتی می دانند. دیدگاه دوم، عوامل درون سازمانی را در کسب مزیت رقابتی مؤثر می¬داند که از آن جمله می توان به نگرش مبتنی بر منابع، نگرش قابلیت های پویا و رقابت مبتنی بر شایستگی اشاره نمود(طبرسا و همکاران،۱۳۹۱: ۲۳۳).
بنابراین شامل دو قسمت اصلی خلق ارزش و حفظ ارزش است. از دیدگاه محققان و پژوهشگران برجستۀ بازاریابی، مزیت رقابتی عبارتست¬از توانایی سازمان برای اجرای یک یا چند راهکار، که رقبای سازمان قادر به اجرای آن¬ها نیستند.
مزیت رقابتی برای بقا و توسعۀ سازمان در بازار، حیاتی است. سازمان با آگاهی از فعالیت¬های بازاریابی رقبا و مقایسۀ آن¬ها با فعالیت¬های خودش هم چنین توسعۀ مکانیسم¬های خاص رقابتی می¬تواند به مزیت رقابتی دست یابد و بر رقبایش در بازار غلبه کند.
مزیت رقابتی شامل مجموعۀ عوامل یا توانمندی¬هایی است که همواره شرکت را به نشان دادن عملکردی بهتر از رقبا قادر می¬سازد. به عبارتی دیگر مزیت رقابتی عامل یا ترکیبی از عوامل است که در یک محیط رقابتی، سازمان را بسیار موفق¬تر از سایر سازمان¬ها می¬نماید و رقبا نمی¬توانند به راحتی از آن تقلید کنند.
بنابراین، برای دستیابی به مزیت رقابتی، یک سازمان باید به موقعیت خارجی و توانمندی¬های داخلی خود توجه کند. در مسیر ایجاد مزیت رقابتی باید به دو نکته توجه کرد:
نخست، این مسیر فرایند دنباله¬داری است که به عملکرد عالی و رقابت¬پذیری سازمان منجر می¬شود و سازمان می¬تواند به واسطۀ شایستگی¬های خود، مزیت رقابتی پایداری خلق نماید که برای مشتریان ارزشمند بوده و همواره برتر از رقبا باشد.
دوم، به دلیل افزایش پیچیدگی¬های محیطی و شدت رقابت، مزیت¬رقابتی یا به¬راحتی توسط رقبا تقلید می¬شود یا از نظر مشتریان به زودی رنگ می¬بازد و باید با مزیت¬های جدیدی جایگزین گردد. بر این اساس، سازمان باید به فکر یافتن مزیت¬های رقابتی جدید باشد. طی سال¬های اخیر، مزیت رقابتی در مرکز بحث استراتژی¬های رقابتی قرار گرفته و بحث¬های زیادی درباره مزیت رقابتی مطرح شده است.
با این وجود، ارائه یک تعریف دقیق از مزیت رقابتی مشکل است. از یک طرف، مزیت رقابتی به معنای بازده بیش از حد معمول تلقی شده و از طرف دیگر، مزیت رقابتی به¬عملکرد بازار سرمایه و انتظارات مرتبط شده است. اما در رایج¬ترین تعریف در حوزه استراتژی رقابت و در چارچوب خلق ارزش، مزیت رقابتی به معنی هر آن چیزی است که موجب شود درآمد بیش از هزینه افزایش یابد.
مفهوم مزیت رقابتی، محرک استراتژی کسب و کار است و نمود قابل توجهی در ادبیات مدیریت استراتژیک دارد.
زمانی که صحبت از مزیت یا عدم مزیت رقابتی به میان می¬آید باید به منشأ پیدایش آن و اهم رویکردهای مطرح شده در این زمینه توجه ویژه نمود. اهم رویکردهای مرتبط با مزیت رقابتی و منشأ پیدایش آن عبارتند از؛ رویکرد سازمان صنعتی و رویکرد مبتنی¬بر منابع .
رویکرد اول، اساس پیدایش مزیت رقابتی سازمان را در محیط خارجی آن و رویکرد مبتنی¬بر منبع، محیط داخلی شرکت معرفی می¬نماید. براساس رویکرد مبتنی¬بر منابع و مدل¬های موجود در آن هر شرکتی برای خود منابع قابلیت¬ها و شایستگی¬هایی را به¬وجود می¬آورد.
این شایستگی¬ها با تأثیر بر چهار عامل ابعاد مزیت رقابتی(کیفیت، کارایی، نوآوری و پاسخگویی به مشتریان) منجر به ایجاد مزیت رقابتی برای شرکت شده و در نتیجه سودآوری شرکت¬ها را تحت تأثیر قرار می¬دهند(صحت و همکاران،۱۳۹۴: ۷).
تبیین الگو یا الگوهای مزیت رقابتی از دوران اقتصادی کلاسیک تاکنون و در سطح¬های مختلف مورد توجه جدی صاحب¬نظران علم مدیریت و اقتصاد بوده است، به¬گونه¬ای که تشخیص منابع مزیت رقابتی و تدوین راهبردهایی برای حفظ و توسعه آن ازجمله موضوعات محوری دانش مدیریت در سال¬های اخیر است.
تعریف مزیت رقابتی
مزیت رقابتی عبارت از میزان فزونی جذابیت پیشنهادهای شرکت در مقایسه با رقبا از نظر مشتریان است. مزیت رقابتی توانایی شرکتها در جذب نظر مشتریان نسبت به رقبا، با تکیه بر قابلیتها و ظرفیتهای سازمانی. مزیت رقابتی ارزشهای قابل ارائه شرکت برای مشتریان است به نحوی که این ارزشها از هزینه های مشتری بالاتر است.
با توجه به تعاریف فوق و سایر تعاریف ارائه شده در مورد مزیت رقابتی، میتوان گفت که ارتباط مستقیم ارزشهای مورد نظر مشتری، ارزشهای عرضه شده شرکت و ارزشهای عرضه شده توسط رقبای شرکت الزامات و ابعاد مزیت رقابتی را تعیین میکند.
چنانچه از دیدگاه مشتری، مقایسه ارزشهای عرضهشده شرکت با ارزشهای عرضه شده رقبا، بیشتر به ارزشهای مورد نظر و نیازهای او سازگارتر و نزدیکتر باشد میتوان گفت که آن شرکت در یک یا چند شاخص نسبت به رقبای خود دارای مزیت رقابتی است به نحوی که این مزیت باعث میشود که شرکت در عرصه بازار نسبت به رقبای خود در نزدیکی به مشتری و تسخیر قلب وی برتری داشته باشد.
امروزه سازمانها برای بهبود عملکرد و مقابله با رقبا، باید دارای مزایای رقابتی باشند. چرا که عملکرد برتر که هدف تمامی سازمانها میباشد از مزیت رقابتی آنها ناشی میشود.
در سالهای اخیر، مزیت رقابتی در مرکز بحث استراتژیهای رقابتی قرار گرفته است و بحثهای زیادی درباره مزیت رقابتی مطرح شده است.
پورتر[۱] اولین نویسندهای بود که واژه مزیت رقابتی را برای رشته استراتژیک ارائه کرد. از پورتر دیدگاه مزیت رقابتی ارزشهای قابل ارائه شرکت برای مشتریان است، به نحوی که این ارزشها از هزینههای مشتری بالاتر باشند.
مینتزبرگ[۲](۱۹۹۱) نیز معتقد است مزیت رقابتی برای یک سازمان زمانی حاصل میشود که در یک بازار رقابتی کالاها و خدماتش را از کالا و خدمات رقبایش متمایز سازد. مفهوم مزیت رقابتی شامل قابلیتها، منابع، ارتباطات و تصمیماتی است که به یک سازمان برای سرمایهگذاری بر روی فرصتها و اجتناب از تهدیدها، کمک میکند. مزیت رقابتی به توانایی شرکت برای خلق ارزش برتر برای مشتریانش در مقایسه با رقبا برمیگردد.
مزیت رقابتی شامل مجموعه عوامل یا توانمندیهایی است که همواره سازمان را به نشان دادن عملکردی بهتر از رقبا قادر میسازد.
به عبارت دیگر، مزیت رقابتی عامل یا ترکیبی از عواملی است که در یک محیط رقابتی سازمان را بسیار موفقتر از سایر سازمانها مینماید و رقبا نمیتوانند به راحتی از آن تقلید کنند. مزیت رقابتی پایدار، توانایی ارائه شده ارزش بیشتری برای مشتریان دارد.
به طور کلی میتوان گفت که مزیت رقابتی پایدار از ویژگیهایی نظیر بادوام بودن، قابلیت پدافندی بالا، تحملپذیری مناسب، دارای قابلیت مدارا، قابلیت زیستی بالا، قابلیت حمایتی و پشتیبانی زیاد، قابلیت پذیرش بالا، قدرت توجیه پذیری و اقناعسازی مناسب و توان مذاکرهای قابل ملاحظه برخوردار است که البته متناسب با شدت و قدرت پایداری مزیت رقابتی همه یا بعضی از ویژگیهای فوق در آن وجود خواهد داشت(فریدی ماسوله و دیگران،۱۳۹۵: ۳).
دانلود مبانی نظری مزیت رقابتی به همراه منابع و ارجاعات
– اهمیت و ضرورت مزیت رقابتی
با توجه به گسترش رقابت در سطح بینالمللی و شکلگیری رقابت جهانی تنها شرکتهایی میتوانند به حیات خود ادامه دهند که قادر باشند بهواسطه خدمات و محصولاتی که عرضه میکنند ارزش بیشتری را برای مشتریان خود ایجاد نمایند. مزیت رقابتی از مفاهیم اساسی در کسب و کار بینالمللی است که موقعیت رقابتی سازمان را تعیین میکند و به سازمان توانایی ایجاد موقعیت تدافعی در برابر رقبایش را میدهد.
یک سازمان زمانی به مزیت رقابتی دست مییابد که ارزش زیادی برای مشتریانش در مقایسه با سازمانهای رقیب ایجاد کند. البته دو نوع مجزا مزیت رقابتی وجود دارد. یکی مزیت هزینه یعنی سازمانها محصولات و خدماتشان را با یک هزینه پایین ارائه میدهند و این در ارتباط با هزینههای پایین تولید، تدارک، توزیع و… است
و دوم، مزیت متمایز است یعنی اینکه مشتریان تفاوت اساسی در ویژگیهای محصول و سازمان را نسبت به رقبا مشاهده کنند. درواقع مزیت رقابتی میزان درک راهبرد رقابتی از طریق هزینه پایین و یا تمایز از طریق ایجاد ارزش است.
انواع مزیت رقابتی
میتوان مزیت رقابتی را به پنج نوع کلی زیر تقسیمبندی کرد(میرحسینی،۱۳۹۵: مرجع علوم مدیریت ایران):
- مزیت موقعیتی در مقابل مزیت جنبشی(پویا)
- مزیت متجانس در مقابل مزیت نامتجانس
- مزیت مشهود در مقابل مزیت نامشهود
- مزیت ساده در مقابل مزیت مرکب
- مزیت موقتی در مقابل مزیت پایدار
مزیت رقابتی حاصل از سیستمهای اطلاعاتی
در دهه ۸۰ میلادی، این ایده مطرح شد که سیستمهای اطلاعاتی میتوانند موجب برتری یک سازمان بر رقبایش شوند و همین ایده، انگیزه و مبنایی شد برای چند تحقیق دیگر که نشان بدهند چگونه تکنولوژیهای جدید و در حال توسعه کامپیوتری نظیر بانکهای اطلاعاتی و شبکههای ارتباطی میتوانند موجب برتری یک سازمان بر رقبایش گردند. بدون تردید مهمترین صاحبنظر و نویسنده در زمینه مزیت رقابتی یا استراتژیک مایکل پورتر است.
با استفاده از دیدگاههای مایکل پورتر و سایر صاحبنظران مشخص میشود که ایده کسب مزیت رقابتی از طریق اطلاعات از ایده ساده و اولیه فاصله گرفته است. اولین سؤالی که مطرح میشود این است که آیا میتوان از تکنولوژی اطلاعات به مزیت رقابتی دست یافت یا اینکه از طریق دیگری میتوان به آن دست یافت، از آنجا که در این سطح نحوه استفاده از تکنولوژی مهم است، باید روی سیستمهای اطلاعاتی یا حتی کلیتر روی اطلاعات تمرکز و توجه کرد.
ثانیاً، مطالعات و تحقیقاتی که در این حوزه انجام میشوند به دنبال تعیین مزیت رقابتی پایدار میباشند و لذا سؤالاتی در خصوص پایداری یک مزیت رقابتی به دست امده از اطلاعات مطرح شده است.
سه استراتژی اصلی[۱] پورتر: شاید مایکل پورتر معروفترین مؤلف و صاحبنظر در زمینه استراتژی رقابتی باشد. از حیث روایی و ارتباط با سیستمهای اطلاعاتی، یکی از ایدههای اصلی و کلیدی مطرح شده توسط پورتر، ایده استراتژیهای اصلی او است.
او معتقد است که مزیت رقابتی را میتوان با بهرهگیری از یکی از سه اسراتژی اصلی زیر به دست آورد: استراتژی تمایز[۲]، پیشگامی در کاهش هزینه[۳]، و استراتژی تمرکز[۴].
[۱] Generic strategy
[۲] Differentiation strategy
[۳] Cost leadrship
[۴] Focus strategy
پایداری مزیت رقابتی حاصل از اطلاعات
به نظر میرسد که ظرف بیست سال آخر قرن بیستم، کانون مزیت رقابتی از تکنولوژی اطلاعات به سیستمهای اطلاعاتی منتقل شده است و بر نحوه استفاده از تکنولوژی در یک سازمان تأکید میشود تا فقط بر خود آن تکنولوژی.
به نظر میرسد که هم تکنولوژی اطلاعات و هم سیستمهای اطلاعاتی، باید در یک سازمان یکپارچه شوند و اینکه این سیستم سازمانی است که باید کانون توجه قرار بگیرد. ادکک و همکارانش ۱۹۹۳، وقتی که از نمونه بکستر هلثکر، به عنوان شرکتی از مزیت حاصل از «خدمات پشت سیستم» یاد میکنند، مدعی میشوند که مزیت رقابتی محصول تکنولوژی اطلاعات یا سیستم اطلاعاتی نیست، بلکه مرهون «فرایندهای اساسی مدیریتی» است که از آنها بهره میگیرد.
این فرایندها، فرایندهای فعالیت انسانیاند و باید به آنها به دیده سیستم نگریست، و از جمله سیستمهای اطلاعاتی، که میباید اجرا شوند. به علاوه جایگاه آن در سیستم سازمانی گستردهتری که این سیستم بخشی از آن میباشد نیز میباید مورد توجه قرار بگیرد.
هدف، تسهیل استفاده از اطلاعات داخل یک سازمان است، که اگر لازم باشد از یک سیستم اطلاعاتی مجهز به تکنولوژی اطلاعات استفاده نمود.
برنامه ریزی برای کسب مزیت رقابتی از طریق اطلاعات
مدارک و شواهد نظری و تجربی فوق به پرسشهای مهمی اشاره میکنند که مربوط میشوند به اینکه آیا سازمانها میتوانند برای رسیدن به مزایای رقابتی حاصل از اجرای سیستمهای اطلاعاتی برنامهریزی کنند و حداقل به این نکته اشاره دارند که حفظ چنین مزیتی ممکن نیست.
به نظر میرسد، پایداری مزیت قرابتی محصول تکنولوژی یا سیستمهای اطلاعاتی نیست، بلکه محصول نحوه استفاده از انهاست، که باز هم نشان میدهد که مسائل انسانی ب تکنولوژی یا حتی بر کاربردها ارجحیت دارند.
ادکک و همکارانش(۱۹۹۳) بیش از همه و در تحقیقات تجربیشان بر این پیام تأکید کردهاند و تحقیقات ایشان بخشی از مدارکی است که نشان میدهد سازمانها باید روی استفاده مؤثر از تکنولوژی اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی و در راستای اهداف کلی و عملیاتی سازمان به عنون یک کل تمرکز کنند.
به زبان استراتژیک، ظاهراً هماهنگ کردن استراتژیهای تکنولوژی اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی با استراتژی تجاری مهمتر است.
از تمرکز ویژه روی کسب مزیت رقابتی حاصل از چنین سیستمهایی. مقصود این است که نباید برای کسب مزیت رقابتی اطلاعات را برنامهریزی کرد، بلکه برای مدیریت استراتژیک بهتر و مؤثرتر اطلاعات و پذیرش مزایای حاصل از آن برنامهریزی نمود.
استراتژیهای سیستم اطلاعاتی در رابطه با نیروهای رقابتی
یک شرکت زمانی که با نیروهای رقابتی مواجه میشود چه کار میکند؟ و این شرکت چگونه میتواند از سیستمهای اطلاعاتی برای مقابله با برخی از این نیروها استفاده کند؟ چگونه از ایجاد جانشینها و به وجود آمدن رقبای جدید در بازار جلوگیری به عمل میآورید؟ چگونه میتوانید بر حسب میزان سود و قیمت کالا(که دو معیار موفقیت محسوب میشوند) به یک شرکت موفق در صنعت تبدیل شوید؟
چارچوبی برای تجزیه و تحلیل مزیت رقابتی
بدون توجه به نظرات مربوط به پایداری مزیت رقابتی یا پایداری آن از طریق تکنولوژی اطلاعات، سیستم های اطلاعاتی، یا اطلاعات؛ هر سازمانی باید موقعیت رقابتی خود را درک کند.
پورتر(۱۹۹۱) از این نظر دفاع میکند که موفقیت یک سازمان به موقعیت رقابتی در مقایسه با رقبایش در همان بخش یا صنعت بستگی دارد و برای کمک به ارزیابی این دیدگاه چند چارچوب را پیشنهاد میکند.
اگرچه این چارچوبها به کل مزیتهای رقابتی میپردازند و نه تنها به مزیتهای رقابتی حاصل از اطلاعات؛ اما میتوان آنها را برای بررسی مزیتهای رقابتی حاصل از اطلاعات نیز تعدیل نمود.
تأثیر اینترنت بر مزیت رقابتی
اینترنت برخی از صنایع را به مخاطره انداخت و برخی دیگر را مورد تهدید قرار داد. اینترنت به طور کلی
بازارهای جدیدی را ایجاد کرده و مبنای هزاران کسب وکار جدید شده است. اولین موج تجارت الکترونیک در دنیای کتابها، موسیقی و سفرهای هوایی به چشم میخورد.
در موج دوم، هشت صنعت جدید با یک سناریوی مشابه در این زمینه مواجه شدند که عبارتند از: خدمات تلفنی، فیلمها، تلویزیون، جوهرآلات، املاک و مستغلات، هتلها، پرداخت صورتحساب ها و نرم افزار. به همین ترتیب، تجارت الکترونیکی رونق یافت خصوصاً در زمینه سفر، ادارات مرکزی اطلاعات، تفریحات و سرگرمی، پوشاک و وسایل منزل و مبلمان خانگی.
به عنوان مثال، صنعت دایرهالمعارف چاپی و صنعت آژانسهای مسافرتی با وجود جانشینهایی در اینترنت کاملاً به مخاطره افتادهاند. همچنین، اینترنت تأثیر زیادی روی صنایع خرده فروشی، موسیقی، کتاب، دلالی و روزنامه داشت. در همین زمان، اینترنت هر روزه محصولات و خدماتی جدید، مدلهای کسب وکار جدید و صنایع جدیدی را از طریق eBay، Amazon، iTunes و Google معرفی میکرد.