کارسنجی چیست ؟
کارسنجی امروزه مطالعه علمي كار، شامل حركت سنجي و روش سنجي و تعيين استانداردهاي توليد و كاركرد براساس آن است.
يعني با تجزيه و تحليل علمي كار، معين مي شود كه بازده متوسط يك فرد عادي در يك روز عادي كاري چقدر است و براي اين كاركرد يا توليد استاندارد، چه دستمزدي بايد پرداخت شود اگر توليد و بازده كار كمي بالاتر از استاندارد يا حد متعارف باشد براي ايجاد انگيزه و تشويق به ادامه توليد بالا لازم است يك سيستم پرداخت تشويقي نيز پيش بيني كند.
مجموع اين مطالب ما را بر آن مي دارد كه از نيروي انساني شاغل حداكثر استفاده مطلوب را بنمائيم از طرفي مي دانيم كه فنون مورد استفاده در بهبود سيستم ها و روش ها براي رفع مشكلي كه گريبانگير سازمان است بكار مي آيد.
پس بايد موضوع بايد موضوع كارسنجي و زمان سنجي را از اين ديدگاه نيز بررسي كرد مشكلي كه كارسنجي به آن مي پردازد عبارتست از مطالعه ناهماهنگي بين نيروي انساني شاغل و نيروي انساني كه عايد سازمان مي شود.[1]
[1] اسفنديار سعادت/ مديريت منابع انساني / نشر سمت/ چاپ اول/ 1375/ ص 14
تاريخچه كارسنجي و زمان سنجي
مشهور است كه زمان سنجي از كارگاه كمپاني فولادسازي ميداوال (Miduale) در سال 1881 ميلادي توسط فردريك تيلور آغاز گشته است گر چه تيلور به عنوان پدر زمان سنجي شناخته شده است ليكن قبل از او زمان نسجي در اروپا نيز انجام شده است و در سال 1760 يك فرانسوي به نام پرونت (Peranet) مطالعه زماني گسترده اي براي توليد پين انجام داد و مدت 60 سال يك اقتصاد دان انگليسي به نام Babbaya اين كار را ادامه داد.
تيلور در سال 1883 با روش سيستماتيك مطالعه كار توانست يك كار مشخص را به عناصري تقسيم كرده و تك تك عناصر را بررسي كند.
تيلور اظهار داشته كه زمان سنجي يك عنصر در مديريت علمي است كه مي تواند مهارت مديريت را از مديران به افراد انتقال دهد. تيلور همچنين دريافت كرد كه به ميزان اهميت مسائل مواد و ماشين آلات بايد به مسائل انساني نيز توجه داشت.
به دنبال نظريات تيلور مبني بر لزوم تجزيه و تحليل حركات فرانك گيلبرت (Frank Gilbert) و همسرش (Liliane Gilbert) كوشش هاي فراواني صرف پايه گذاري و توسعه روش علمي تجزيه و تحليل حركات كردند.
گيلبرت عناصر اصلي حركت را پايه گذاري كرد و گفت ما در حين انجام كارهاي مختلف 18-17 حركت مفيد بيشتر نداريم و مابقي حركات زائد هستند و حذف اين حركات زائد موجب كاهش زمان و افزايش كارآيي وسرانجام سوددهي بيشتر مي شود و بدين وسيله علم حركات سنجي بنيان گذاري شد.
گيلبرت دو تكنيك سايكلوگراف و كرنوسايكلوگراف را براي بررسي مسير حركات كارگر طرح و تدوين نمود. گيلبرت از اين موضوع در بهبود روش ها، نشان دادن حركات صحيح و آموزش كارگزاران جديد استفاده كرد.
در دهه 1930 بود كه مهندسي روش ها توسط مينارد پايه گذاري شد وي عقيده داشت كه براي بالا بردن راندمان كاري نبايد حركات، استانداردها و پاداش ها و … را به صورت مجزا مورد بررسي قرار داد بلكه آنها را به صورت يك مجموعه با روشهاي علمي بايد مورد تجزيه و تحليل قرار داد.
در اواسط قرن بيستم بررسي دو جنبه اي هم در زمينه حركت و هم زمان انجام شد و از تركيب اين دو، روشي به نام مطالعه حركت وزمان بوجود آمد كه به دليل تغييرات سريعي كه به تازگي در اين زمينه پديدار گشته است، امروزه واژه (motion and Tim study) به معناي وسيعي اين اطلاعات را در بر گرفته است و تغييراتي هم در زمينه علمي شكل هاي ابتدايي اين روش پيدا كرده است اين روش شامل طرح سيستم هاي كار و متدهاي مهندسي است.[1]
[1] عليرضا علي احمدي / ارزيابي كار و زمان / انتشارات دانشگاه علم وصنعت ايران / چاپ دوم / 1380/ ص 49
1. بهره وري چيست؟
بهره وري عبارت است از نسبت برونداد (output) به درون داد (Input)
چند تعريف ديگر از بهره وري:
الف ) EPA (آژانس بهره وري اروپا) :
بهره وري درجه استفاده موثر از هر يك از عوامل توليد است.
بهره وري در درجه اول يك ديدگاه فكري است كه همواره سعي دارد آنچه را كه در حال حاضر موجود است بهبود بخشد بهره وري براين عقيده متكي است كه انسان مي تواند كارها و وظايفش را هر روز بهتر از روز پيش به انجام رساند افزايش بهره وري مستلزم آن است كه بطور پيوسته در جهت انطباق فعاليت هاي اقتصادي با شرايط متغير و بكارگيري نظريه ها و روش هاي جديد اقدامات لازم صورت پذيرد بهره وري ايمان راسخ به پيشرفت انسان ها مي باشد.
ب ) JPC (مركز بهره وري ژاپن) :
هدف از بهبود بهره وري عبارتست از به حداكثر رساندن استفاده از منابع، نيروي انساني، تسهيلات؛ به طريقة علمي، كاهش هزينه هاي توليد، گسترش بازارها، افزايش اشتغال و كوشش براي افزايش دستمزدهاي واقعي و بهبود معيارهاي زندگي آن گونه كه به سود كارگر، مديريت وعموم مصرف كنندگان باشد.[1]
بطور كلي دو روش براي اندازه گيري و سنجش بهره وري وجود دارد:
1- بهره وري فيزيكي : در اين روش بهره وري با استفاده از واحدهاي فيزيكي مانند اندازه، طول و وزن و غیره محاسبه مي گردد، به طور مثال براي محاسبه بهره وري فيزيكي نيروي انساني مي توان از رابطه زير استفاده كرد.
بهره وري فيزيكي= نيروي انساني نفرساعت كار نيروي انساني / سطح، حجم، وزن يا تعداد محصول توليد شده
2- بهره وري ارزش: دراين روش محاسبه بهره وري از ارزشهاي پولي مقادير ستاده و داده برحسب داده هاي مانند ريال، دلار و يورو و استفاده مي شود كه بطور مثال براي محاسبه بهره وري ارزش نيروي انساني مي توان از رابطه زير استفاده نمود:
بهره وري ارزش نيروي انساني = ارزش كار يا نيروي انساني استفاده شده / ارزش محصول يا خدمات توليد شده
بهره وري عوامل توليد وكارسنجي وروش سنجي: بطور كلي بهبود بهره وري به عنوان يكي از مهمترين موضوعات موجود در صنعت مطرح است و از اين ميان بهره وري نيروي انساني به عنوان اساسي ترين و پيچيده ترين جزء بهره وري قابل بررسي و تحليل است
با استفاده از مطالعه روش به دنبال بهبود بهره وري واحد توليدي در زمينه كليه عوامل توليد و با استفاده از مطالعه حركت و اندازه گيري كار به دنبال بهبود بهره وري نيروي انساني هستيم به بيان ديگر مبحث كارسنجي و روش سنجي به عنوان يكي از مهمترين ابزارهاي بهبود بهره وري عوامل توليد قابل استفاده مي باشد.
كل زمان كار معين چگونه تشكيل مي شود؟
مقدار كار اصلي برحسب زمان عبارت است از حداقل زمان غيرقابل تقليلي كه از لحاظ نظري براي توليد هر واحد محصول لازم است بديهي است كه اين تعريف مطابق با شرايط ايدهآلي است كه هرگز در عمل پيش نمي آيد، اگر چه گاهي اوقات، بخصوص درصنايع پردازشي مي توان به آن نزديك شد با اين حال، عموماً زمان هاي واقعي عمليات به علت مقدار كار اضافي به مراتب بيش از آن است افزايش مقدار كار موارد زيرا را در نظر مي گيرد:
- مقدار كار افزوده شده ناشي از نقايص طراحي يا مشخصات محصول
- مقدار كار اضافه شده ناشي از بكارگيري روشهاي غيرموثر توليد يا عمليات
- زمان غيرموثر ناشي از قصور مديريت
[1] ناصر جاويد / ارزيابي كار و زمان / نشر دانش پرور/ چاپ اول/ 1383/ص 403
- ارزيابي كار:
ارزيابي كار اصطلاحي كلي در مورد فنوني به ويژه ارزيابي روش و كار سنجي است كه در بررسي همه زمينه هاي كار انساني از آن استفاده مي شود و به تحقيق سيستماتيك در مورد همه عواملي مي پردازد كه بر كارايي و صرفه جويي در وضعيت مورد بررسي به منظور بهبود آن تأثير مي گذارد[1].
بعضي از وجوه ماهوي ارزيابي كار و دلايل ارزشمند بودن آن به شرح زير است:
- ارزيابي كار وسيله اي است براي افزايش كارآيي توليد.
- ارزيابي كار مبتني بر اصول است وبه كارگيري آن اين اطمينان را به وجود مي آورد كه هيچ عامل موثر بر كارايي عمليات، در تجزيه و تحليل عمليات اوليه يا در ارائه عمليات جديد ناديده گرفته نشده است و اينكه همه داده هاي مربوط به آن عمليات در دسترس است.
- ارزيابي كار دقيقترين وسيله اي است كه تاكنون براي تعيين استانداردهاي انجام كار مورد استفاده قرار گرفته است و برنامه ريزي و كنترل موثر توليد به آن بستگي دارد.
- صرفه جويي هاي ناشي از ارزيابي مناسب كار بلافاصله شروع مي شود و مادام كه عمليات در شكل بهبود يافته آن دنبال شود اين صرفه جويي ها نيز ادامه خواهد يافت.
- ارزيابي كار ابزاري است كه در همه موارد مي تواند به كار رود مي توان از آن با موفقيت در انجام كار بدي يا كار به كمك دستگاه استفاده كرد.
- ارزيابي كار يكي از موثرترين ابزارهاي تحقيق است كه در اختيار مديريت قرار دارد و اين ويژگي آن را به صورت سلاحي عالي براي اقدام به حمله عليه عدم كارآيي در هر سازمان در مي آورد.[2]
- كارسنجي به كارگيري فنون طرح ريزي شده براي تعيين زمان انجام كاري معين توسط كارگر واجد شرايط با سطح معيني از عملكرد است.
[1] عباس كحال زاده / آشنايي با ارزيابي كار و زمان / نشر دانشگاهي / چاپ پنجم / 1381/ ص 35
[2] . عباس كحال زاده / آشنايي با ارزيابي كار و زمان / نشر دانشگاهي / چاپ پنجم / 1381/ص 40و41
-
كارسنجي :
تعيين استانداردهاي زماني براي انجام كار است استانداردهاي زماني مقدار زماني است كه طول مي كشد كاري بوسيله يك كارگر آموزش ديده در يك آهنگ نرمال كار براساس روش از پيش تعيين شده انجام شود.
كارسنجي ابزار مفيد و سودمندي است كه مي توان به كمك آن تغيير در روشها را ارزيابي كرد مقصود از آهنگ نرمال، عادي كار، سرعت كار براي يك كارگر متوسط بدون در نظر گرفتن استراحت ناشي ازخستگي كار مي باشد همچنين علم ارگونومي در تعيين آهنگ كار مي تواند مفيد باشد[1]
كارسنجي به بررسي، كاهش و متعاقباً حذف زمان غيرموثر مربوط مي شود زمان غير موثر زماني است كه در آن به هر علت ممكن هيچگونه كار موثري انجام نمي شود كارسنجي همان گونه كه ازنامش پيداست وسيله اي در اختيار مديريت است كه اندازه گيري زمان مصرف شده در انجام عمليات يا مجموعه اي از عمليات را فراهم مي كند. به طوري كه زمان غير موثر مشخص مي شود و مي توان آن را از زمان موثر متمايز ساخت.[2]
موارد استفاده كارسنجي:
- جهت مقايسه كارآيي روشهاي مختلف، در صورت برابر بودن ساير شرايط، روشي كه كمترين زمان را مي گيرد بهترين روش خواهد بود.
- جهت متعامل كردن كار اعضاي گروه، همراه با نمودارهاي فعاليت هاي چندگانه، به طوري كه هر عضو تا حدي كه ممكن است كاري داشته باشد كه زماني برابر با زمان كار ساير اعضا براي انجام آن صرف شود.
- تعيين تعداد ماشين هايي كه يك كارگر مي تواند اداره كند.
- فراهم كردن اطلاعاتي كه بر مبناي آن برنامه ريزي و زمان بندي توليد را بتوان عملي كرد، اين اطلاعات از جمله نيازمنديهاي دستگاه و كارگر براي انجام برنامه كار و استفاده از ظرفيت موجود را شامل مي شود.
- فراهم آوردن اطلاعاتي كه براساس آن نتوان پيشنهادهاي مناقصه، قيمت هاي فروش و پيمان هاي تحويل كالا را برآورد كرد.
- تنظيم استانداردهاي سودمندي ماشين و عملكرد كارگر كه مي توان آن را براي هر يك از مقاصد فوق و همچنين به صورت مبنايي براي طرحهاي پاداش بكار برد.
- تهيه اطلاعاتي براي كنترل هزينه نيروي كار و حفظ و ثابت نگه داشتن هزينه هاي استاندارد.[3]
[1] شهنام طاهري / كارسنجي و روش سنجي / نشر آروين / چاپ اول / 1376/ ص 185
[2] عباس كحال زاده / آشنايي يا ارزيابي كار و زمان / نشر دانشگاهي / چاپ پنجم / 1381/ ص235
[3] عباس كحال زاده / آشنايي با ارزيابي كار و زمان / نشر دانشگاهي / چاپ پنجم/ 1381/ ص 238 و239
ارزيابي كار شامل با دو موضوع ارزيابي روش و كارسنجي به روشهاي ذیل
انتخاب: كار مورد مطالعه
ثبت: همه اطلاعات مناسب مربوط به شرايط انجام كار و روشهاي به كار رفته و عناصر فعاليت هاي انجام شده در آن شرايط
بررسي انتقادي: اطلاعات ثبت شده و عناصر فعاليت ها براي اطمينان از اينكه موثرترين روش و حركات به كار رفته و عناصر غير مولد و خارجي از عناصر مولد متمايز شده است.
اندازه گيري: مقدار كار متبلور در هر عنصر برحسب زمان با استفاده از فن مناسب زمان سنجي
بدست آوردن: زمان استاندارد براي عمليات كه در مورد ارزيابي زمان با استفاده از كرونومتر انجام مي شود و شامل زمان هاي مجاز استراحت، رفع نيازهاي شخصي و غيره است.
تعيين: تعيين دقيق مجموعه فعاليت ها و روشهاي انجام عملياتي كه براي آن زمان به دست آمده است، و اعلام اين زمان به عنوان زمان استاندارد براي اين فعاليت ها و روشها
عباس كحال زاده / آشنايي با ارزيابي كار و زمان اثر دانشگاهي/ چاپ پنجم/1381/ ص 239و240
- فنون كارسنجي:
فنون اساسي كارسنجي عبارتست از:
- نمونه گيري از كار
- ارزيابي زمان با كرنومتر
- به كارگيري استانداردهاي زماني از پيش تعيين شده (pst)
- استفاده از داده هاي استاندارد[1]
- اطلاعات زماني گذشته [2]
- مطالعه كار:
عبارتست از تكنيك هاي مطالعه روش و اندازه گيري كار كه براي تامين حداكثر استفاده ممكن از نيروي انساني، تجهيزات مواد اوليه و همه داده هاي مورد نياز براي انجام يك كار مشخص به كار مي رود. به عبارت ديگر مطالعه كار روشي است كه به صورت تحليلي، مسائل و مشكلات توليد را جهت بهبود سريع كارآيي وافزايش ميزان كار مفيد بررسي مي نمايد همانگونه كه قبلاً ذكر شده مطالعه كار مركب از دو روش مكمل يكديگر، يعني زمان سنجي و كارسنجي مي باشد.
[1] عباس كحال زاده / آشنايي با ارزيابي كار و زمان اثر دانشگاهي/ چاپ پنجم/1381/ ص 241
[2] شهنام طاهري / كارسنجي و روش سنجي / نشر آروين / چاپ اول / 1376/ ص 187
-
كارسنجي:
عبارت است از بكارگيري تكنيك هايي كه به منظور تعيين طول زمان انجام كار به خصوصي كه توسط كارگر واجد شرايط و در سطح مشخصي از عملكرد صورت مي پذيرد طراحي شده اند.
مطالعه روش و كارسنجي به شدت به يكديگر وابسته مي باشند مطالعه روش در ارتباط با كاهش مقدار كار يك شغل وي عمليات مي باشد حال آنكه زمان سنجي در بيشتر موارد مربوط به بررسي و كاهش زمان غير موثر يك شغل و يا عمليات مي باشد. همچنين پس از اينكه چگونگي انجام كار توسط روش بهبود يافته ، زمان استاندارد عمليات توسط اندازه گيري كار تعيين مي شود.[1]
[1] ناصر جاويد / ارزيابي كار و زمان / نشر دانش پرور/ چاپ اول/ 1383/ص 26و27
-
مراحل اصلي مطالعه كار:
هشت مرحله جهت اجراي كامل مطالعه كار وجود دارد كه عبارتند از :
- انتخاب (select) : شغل يا فرآيندي كه بايد مطالعه شود.
- ثبت (Record): تمامي وقايعي كه اتفاق مي افتد با استفاده از مشاهده مستقيم براي اين منظور مناسب ترين تكنيك هاي ثبت بكار گرفته مي شوند و بنابراين اطلاعات در مناسبترين شكل جهت تجزيه و تحليل آماده خواهند شد.
- بررسي (Examine) : وقايع ثبت شده با ديد انتقادي و موشكافي كردن تمامي آنچه انجام مي شود.
- ارائه (Develop) : اقتصادي ترين روش با درنظر گرفتن تمامي شرايط و نتايجي كه مناسب انواع تكنيك هاي مديريت توليد مي باشند همچنين مواردي كه با همفكري مديران ،سرپرستان كارگران وساير متخصصين طرف مشورت حاصل مي شود.
- اندازه گيري (Measure) : مقدار كاري كه به روش انتخاب شده انجام مي گيرد و محاسبه زمان استاندارد آن
- تعريف (Define) : روش جديد و زمان مربوط به آن به طوري كه همواره مشخص باشد.
- پياده سازي (Implement) :روش جديد كه منطبق با كار استاندارد زمان مجاز مي باشد.
- حفظ و نگهداری (maintain): كار استاندارد جديد توسط مراحل كنترلي مناسب[1]
[1] ناصر جاويد / ارزيابي كار و زمان / نشر دانش پرور/ چاپ اول/ 1383/ص 28
اهداف زمان سنجي:
زمان سنجي به مديريت كمك مي كند تا زمان غير موثر توليد را از زمان موثر آن جدا كند در واحدهايي كه از اين فرآيند استفاده نمي شود تعداد زيادي زمان غير موثر وجود دارد كه مي توان آن را حذف نمود داشتن استاندارد باعث مي شود كه يك واحد صنعتي بتواند برنامه قابل اطميناني با توجه به هزينه پيش بيني شده دست يابد.
به طور كلي مي توان اهداف زير را براي زمان سنجي در نظر گرفت:
1- تعيين هزينه نيروي انساني درگير در ساخت محصول
2- تعيين تعداد كارگران توليدي و غيرتوليدي مورد نياز
3- تعيين تعداد ماشين هاي توليدي مورد نياز
4- تعيين حجم و مقدار تحويلي مواد به ايستگاه هاي كاري
5- بررسي امكان ساخت يك محصول با توجه به امكانات موجود
6- تعيين اهداف توليدي
7- تجزيه و تحليل نتايج به دست آمده
8- بررسي كارآيي بخش ها و يا نيروي نساني كارخانه
9- دانستن هزينه واقعي توليد
10- پرداخت هاي مالي به افراد و تعيين سيستم هاي تشويقي و حقوق براساس بهره
11- مقايسه آلترناتيوهاي مختلف انجام كار از نظر سازماني و انتخاب بهترين آنها
12- بالانس كردن خطوط مونتاژ، ساخت وفعاليت هاي اعضاي يك گروه
13- استفاده از زمان در نمودارهاي آناليز روشها، روابط انسان و ماشين و ساير نمودارهاي مهندسي.
14-طراحي خط توليد و ايستگاه هاي كاري قبل از نصب فيزيكي آنها
15- طراحي ابزار و وسايل و تجهيزات
16- استفاده از كارشناسان در برنامه ريزي تعميرات ونگهداري ، كنترل پروژه ، برنامه ريزي و مديريت ظرفيت و ديگر سيستم هاي مهندسي صنايع
برای دانلود نمونه کار کامل کار سنجی یک شرکت دارو سازی هم اکنون کلیک کنید